پیامبر(ص) در مشهدالرضا
 
درباره وبلاگ


سایت اخبار ایرانیان پایگاهی است برای کسانی که اهل علم و دانش و پژوهش و هنر هستند و این خواستگاه آنهایی است که بودن را از منظری عمیق مینگرند و وجود آدمی را در نهایت کالبدی مختصر نمی پندارند.
آرشيو وبلاگ



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 95
بازدید کل : 15859
تعداد مطالب : 157
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

سایت خبری ایرانیان
مرجع اخبار و اطلاعات علمی فرهنگی مذهبی و هنری

 

 

 

 

 

وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَیءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ(القصص/88)

معبود دیگری را با خدا مخوان، که هیچ معبودی جز او نیست؛ همه چیز جز ذات (پاک) او فانی می‌شود؛ حاکمیت تنها از آن اوست؛ و همه به سوی او بازگردانده می‌شوید / 88 قصص

 

نوبت اول : 

حارث است. از شاگردان امام (ع). 

می‌گوید: خدمت ابو عبدالله جعفر بن محمد (ع) بودم . شخصی از آن حضرت (ع) از معنای این آیه پرسید.

امام(ع) فرمودند: دیگران چه می‌گویند؟ عرض کردم می‌گویند: هر چیزی هلاک می‌شود جز صورت خدا. 

حضرتش (ع) فرمودند: خداوند منزه است. اینان سخن سختی گفته‌اند. بلکه مقصود از آیه این است که هر چیزی در معرض فنا و نیستی است مگر آن وجه و طریقی که باید از آن طریق به سعادت فائز شوند.

 و ما - اهل بیت - هستیم آن وجهی که امر شده که باید بدان توجه نمایند.1

جایی خواندم که هرکس برود مشهد و امام رضا (ع) را زیارت کند، کانه پیامبر را زیارت کرده 2 ... انگار پیامبر (ص) را دیده. وقتی که نگاه کند به ضریح امام رضا (ع)، انگار به ملاحت رسول الله نگاه کرده .... برای لمس ضریح امام (ع) که دست و پا بزنی، مثل این است که دست و پا می‌زنی برای بودن کنار پیامبر (ص)

نوبت دوم : 

تلویزیون روشن بود. کسی صحبت می‌کرد،آخر حرف‌هایش بود که گفت، از پیامبر پرسیدند شما زیباتری یا یوسف(ع) ؟

حضرتش (ص) لبخند زد و فرمود که ملاحت من از برادرم یوسف (ع) بیشتر است. 

کاری به صحت این روایت و این که چقدر درست است، ندارم، که نه علم حدیث شناسی دارم و نه حدیث معتبر و غیر معتبر را می‌شناسم.

اما در اعتبار این روایت شک نمی‌کنم، که همین چند کلمه، همین ملاحت بیش از یوسف پیامبر (ع) ، دلم را جور دیگری کرد...

که پیامبر (ص) کمی که نه،کمی بیشتر از کمی برایم غریبه بود. 

تصویری از او توی ذهنم داشتم و توی خلوت‌ها و تنهایی‌هایم هرگز نشده بود که مخاطب حرف‌هایم باشد.

اصلا انگار خیلی با بقیه معصومین (ع) تفاوت داشت...

که من خیلی وقت‌ها شده بود با امام رضا (ع) حرف بزنم، برای امام زمان (عج) نامه بنویسم و انتظار بکشم برای رسیدن محرم امام حسین (ع) ...

اما پیامبر (ص) همیشه برایم دور بود. دور از ذهن و تصور ، فرو رفته در هاله‌ای از نور.

کسی که به خودم جرات حرف زدن با او را نمی‌دادم...

که هر جه شنیده بودم از ابلاغ رسالتش بود و پیامبر آخر و حبیب خدا بودنش.

و این کلمه‌ها مرا هی از پیامبر (ص) دور و دورتر کرد.

کسی که بیشتر حسم نسبت به او احترام بود تا علاقه، تا دوست داشتن! 

و بیشتر برایم یک پیامبر الهی اولوالعزم و بزرگ بود تا پدر که خودش فرمود من پدر این امتم...

اما وقتی شنیدم که ملاحت همین پیامبر بزرگ الهی اولوالعزم از یوسف (ع) که در ذهن من قهرمان خوبی‌ها بود، بیشتر است ؛ دلم غنج رفت برای دیدن این پیامبر (ص) ، برای ملاقاتش، برای این که رو به رویش بنشینم و فقط نگاهش کنم.

اویس و ماجرای غریبش و عشق نادیده‌اش همیشه برایم دور از ذهن بود ... اما همان جا یادم افتاد به اویس و حس کردم عشقش و دوست داشتنش بیشتر قشنگ است تا شگفت‌انگیز! 

که شاید اویس ندیده، این ملاحت را فهمیده بود. ملاحتی که حتما هم در چهره پیامبر (ص) بوده و هم در قلبش. 

هم در راه رفتنش و هم در حرف زدنش....

فکرش را بکن، دلم برای پیامبری که هرگز ندیده بودم،تنگ شد، خیلی تنگ...تنگ یک تصویر...

تنگ نشستن رو به روی دوست خدا...حبیب خدا...درست مقابل ملیح‌تر از یوسف (ع) ....دلم برای این فضا تنگ شد...برای این تصویر...برای این دیدن...زیارت یک چنین پیامبری!

بعد از آن گشتم، دنبال کسی شبیه پیامبر (ص) ...که وقت دیدنش انگار کنی که مقابل پیامبر نشسته‌ای...گشتم، تا این که جایی خواندم یا شنیدم که هرکس برود مشهد و امام رضا (ع) را زیارت کند، کانه پیامبر را زیارت کرده 2 ... انگار پیامبر (ص) را دیده. وقتی که نگاه کند به ضریح امام رضا (ع)، انگار به ملاحت رسول الله نگاه کرده .... برای لمس ضریح امام (ع) که دست و پا بزنی، مثل این است که دست و پا می‌زنی برای بودن کنار پیامبر (ص) ...

 

دل‌تنگ لبخند و لطافت و ملاحت پیامبر (ص) که شدی... برو پایین پای امام رضا (ع) بنشین، که انگار در این نشستن پایین پا، ادب قشنگی هست که در بودن بالای سر امام (ع) نیست...انگار اصلاً بالای سر حضرت (ع) باید دو رکعت نماز زیارت بخوانی فقط و زیارت هفت حدیث و و و ... اما پایین پا که باشی می‌توانی بنشینی و فقط نگاه کنی و در لبخند و لطافت و ملاحت حضرتش (ع) سیر کنی... و کیست که نداند نگاه به وجه خدا ، ثوابش کم از خواندن زیارت نامه نیست....



نوشته‌ی: زهرا نوری لطیف

شبکه تخصصی قرآن تبیان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
  • رهسپار با ولایت
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نیستان و آدرس neyestan2000.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.